جدول جو
جدول جو

معنی rozbierać się - جستجوی لغت در جدول جو

rozbierać się
لباس درآوردن، خوب
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

سقوط کردن، سقوط
دیکشنری لهستانی به فارسی
همگرا شدن، ریختن، به هم پیوستن، مخلوط کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی